x بستن تبلیغات
تبلیغات
دلتنگی

تبلیغات
دلتنگی

چند سال، چند ماه ،چند هفته و چند روز....

چند سال و ماه و هفته و روز است که دلتنگی ؟اصلا حساب این همه دلتنگی را داری یا از دستت در رفته است ؟

چند وقت است که بی قراری و بی تاب ، که مشتاقی و آرزومند ، که دلت شوق پروازی دارد بر آستان رضا (ع) ؟

حساب و کتاب دلتنگی را نمیتوان نگاه داشت . وقتی تمام لحظاتت پر میشود از حسرت یک زیارت ، زیارتی که در آن تو باشی ، گنبد و گلدسته باشد ، ضریح و پنجره فولاد هم ..... و چه میشود .... چه میشود اگر همه ی اینها جمع باشند و تو باشی و محضر مبارک مولایت .

براستی اگر دنیا را هم بدهند ، حتی یک لحظه ، یک لحظه از این دیدار را هم با تمام دنیا معاوضه نخواهی کرد .

چه شگفت انگیز است این دلتنگی ! وقتی دلت به هوای پنجره فولاد ، پر از شبکه های طلایی زیارت میشود و چشمانت  به رنگ آبی آسمان حرم مبدل میگردد . آنگاه لبریز میشوی از حس قشنگ زیارت . و چه قداستی دارد دلتنگی برای حضرت  ، که پاداشش طواف بر گرداگرد حرم باشد و یک زیارت دلچسب ، که دلت را بکند از خاک و تا افلاک رهایت سازد .... چه شگفت انگیز است این زیارت ، که طعم دلتنگی دارد و بوی عاشقی ،که مبارک و مقدس میسازد تمام عمرت را ، همین یک لحظه ی کوتاه .

حساب سال ها و ماه ها و هفته ها و روزهای دلتنگی ات را نگه دار ، گرچه محال است اما بدان که چه بسا مقدار ارادتت به این خاندان ، با قدر این دلتنگی مشخص گردد که به اندازه ی تمام عاشقی هایت ، پاداش دهندت تا بلکه روزی ات شود دیدار مولایت ، تا زیارتش نمایی در دو دنیا ، تا دست بر دامان کرامتش نهی و دخیل محبتش گردی .

و چه زیباست ! چه شگفت انگیز است ! چه دوست داشتنی است که تنها نیستی ، که تمام دلهای محبت دیده از این بارگاه ، دلشان تنگ است چون تو  و حتی تمام ذرات موجود در آستانه ی این حرم . هیچ جای تعجب نیست اگر از تمام ذرات این حرم دلتنگی ببارد ، که همه دلتنگ مولایشان باشند و یک لحظه هم از او دل برنگیرند . براستی که دلتنگی همین است ، هر لحظه را با یاد معشوق به سر کردن .....

مولای من ! به اندازه ی تمام ذرات عالم و به قدر لحظه لحظه ی انتظارم برای زیارت دلتنگم . دل تنگم را به آستان شما میسپارم یا ضامن آهو .

منبع : هفته نامه ی حرم

خدارو شکر میکنم که در مشهد و در جوار حضرت رضا (ع) زندگی میکنم هرزمان که دلتنگ میشم میتونم برم زیارت

امروز عموم رو بردیم حرم بردیم که برای آخرین بار ضریح رو ببینه باورم نمیشه که دیگه پیش ما نیست باورم نمیشه که تا همین دو ماه پیش سرحال بود و ....و بعد رفتیم بهشت رضا ، چقدر سریع همه چی تموم شد چقدر سریع با خاک روی جسدشو پوشوندن ..... ولی میدونم که اینجوری براش بهتر بود میدونم که الان خیلی خوشحاله چون شفاشو از امام زمان گرفته (ع) چقدر درد کشید تو بیمارستان ... راحت شد ولی خدایا به خانوادش و به ما صبر بده  لطفا اگر میتونید یک فاتحه براش بخونید چون خیلی نازنین بود خیلی ...  یا امام زمان(عج) هوای عمومو داشته باش نذار شب اول قبرش تنها باشه

اللهم عجل لولیک الفرج



مرجع کسب وکار

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مدیرکل
تاریخ : 12 / 10 / 1394
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: